فروشنده یک عضو سیاه پوست مادر یکی از دوستانش را نشان می دهد سوپر مادر پسر و مشغول عشق ورزیدن است
مرد سوپر مادر پسر قرص های نگرو را برای بدهی می خواهد و او ، نه ناخوشایند ، همه ژله ها را روی او می ریزد. در حال صحبت با مشتری های بعدی ، من یک زن شیطانی مناسب را ندیدم که به پسرش قول دردسر بزرگی دهد. او مردان را با اسلحه خود به داخل خانه آورد ، سوار شد ، اما مرد توانست بیرون بیاید و بگوید اینها قرص های بزرگ شدن آلت تناسلی است و خانه خود را به مأمورین نشان می داد و پیشنهاد می کند که در عمل فلفل را امتحان کنید. او آن را در دهان گرفت ، به سرعت آن را بلند کرد و ، از بالا نشسته ، سر خود را به سمت لگن مودار خود فرستاد. از بالا پرید ، با ایستادگی در برابر سرطان ایستاد و باسن خود را آویزان کرد ، دندان های خود را در برابر پوست مبل به درد نیش زد. او زیر مرد سیاه پوست دراز کشید و از خودش خواست که صورتش را لکه دار کند.