سبزه روی مبل قرمز مردی را جوردی مامان دمار از روزگارمان درآورد و به او آبجو داد
سبزه جوان زیبا می خواهد رابطه جنسی برقرار کند و برای همین یک جوان زیبا می آید که او را در یک نور خفیف از او دیدن کند ، زیبایی که پس از پول داغی که مرد برای او طراحی کرده است ، زیبایی را به او می دهد. و دختر در خاله لعنتی ، ناله می کند و بعد ناگهان دوباره خروس پسر را داخل دهانش جوردی مامان گرفت.