یک زن با بدن برهنه خاطرات سکس با مادر زن خود یک بدهی را برآورده می کند
دو دوست که برای پول بازی می کردند و یک پسری سفید برای یک سیاه پوست سبز زیادی از دست دادند. باید بدهی پرداخت شود و آنها نزد مادر بروند. این مرد به مادر خود می گوید که بدهی زیادی دارد و یک زن پرشور قول کمک می دهد. پولی نداشت و تصمیم گرفت بدهی خود را بپردازد. این زن برای سکس بسیار خاطرات سکس با مادر زن گرسنه است و حتی حاضر است از سیاه کردن خودداری کند. سیاه پوست این طرح را دوست داشت و او با خوشحالی زن جوان را پاره کرد.