من مرد حروفی را به طبقه دوم بردم تا خودم را سوپر پسر مادر با اسباب بازی مهمان کنم
آن مرد می خواهد همه مغزها را از عوضی خود بیرون کند. دختر کیسه ای از اسباب بازی ها را گرفت و عاشق خود را به طبقه بالا هدایت کرد تا عشق بگذارد. او در گوشه ای از اتاق قرار گرفت و سیسمونی را نشان داد ، زانو زد و الاغ خود را اذیت کرد. من روی صندلی می نشینم و سوراخ را نشان می دهم. دیک مکیده شد ، لبهایش را از همه محبت پشت کرد. مرد با اندام لاستیکی بین پاهای خود فرود می آید ، به آرامی سوپر پسر مادر با سر خود کلیتوریس را فشار می دهد و شروع به لرزیدن می کند ، زن را به سمت وجد می آورد. او منتظر ماند تا او انجام شود ، پوشیدن سرطان و الاغ روغنی شروع به لعاب الاغ کرد.