داماد عروس ماساژ مامان را کونی می کند و او را لعنتی می کند
یک روسپی جوان شهوانی بالاخره سعی می کند لباس عروسی را امتحان کند. او در حال ازدواج است و از این واقعه طولانی انتظار در زندگی خود بسیار خوشحال است. عوضی خودش را با شوهر تازه ساخته خود جدا کرده ماساژ مامان است و اکنون قصد استراحت و عشق خوب دارد. او به او یک گفتگوی دلپذیر و دوست داشتنی می دهد که پس از آن او را با سرطان خم می کند و قارچ راست او را به گربه ای لغزنده خیس سوق می دهد. داماد با شور و شوق در حال خواب با عروس مجلل است و از نرمی او لذت می برد.