عروس یک دوست داستانسکس با مامان تصادفی را تکان می دهد و او را لعنتی می کند
دختری زیبا با لباس عروسی مجلل به خیابان زد. او برای مراسم عروسی دیر است و سوار می شود تا به سرعت به اداره ثبت نام برسد. ماشینی جلوی او ایستاد و او به سرعت داخل آن شد. دختر با مرد درگیر شد و در مورد خودش صحبت کرد. او با استمناء پسران موافقت كرد زیرا او را سوار كرد. مانیس همچنین از برقراری رابطه جنسی با دوست پسر معمولی خود امتناع ورزد. آنها در داستانسکس با مامان خارج از شهر متوقف می شوند و در آنجا به خوبی طی می شوند.