دوست داماد شیرجه اش را لیس می زند و سکس یا مادر عروس نگران را لعنتی می کند
ویکتور عروس بهترین دوستش را آنقدر دوست داشت که تصمیم گرفت او را به سمت دختر ببرد و به دلیل رابطه جنسی از او طلاق بگیرد. یکی از دوستان با دانستن اینکه دختر پول بسیار خوبی را دوست دارد ، به دختر توصیه کرد که بیدمشک خیس و آبدار خود را لیس بزند. کشش پاهای خود و برخاستن از لباس زیر ، دختر در حجاب و لباس اجازه می دهد تا پسر پول خود را بدست آورد. بعد از اینکه سکس یا مادر پسر بدرقه بیدار عروس می کند ، دختر تصمیم می گیرد آن را داخل بدنش بگذارد. پسر شروع به لعنتی سگ در حالت های مختلف می کند و با آلت تناسلی بلند خود او را در ارگاسم مکرر القا می کند. و عروس و معشوقش البته تصمیم گرفتند در مورد این شوخی به شوهر جدید نگویند.