زنان تاجر در زیارت خود به سکس پسر خواهر زیردستان خود عشق می ورزند
زن تجارت یک زن بسیار باهوش است ، اما همیشه از جبهه ضعیف خود رها می شود. او آنقدر عاشق سگهای بزرگ است که مدام گردن آلفون را می گیرد ، فقط برای اینکه به آنها عشق بورزد یا قیافه ای روی گونه اش بگذارد. او زیردستان جدید خود را دید و شروع به لعنت کردن او به سختی در دفتر روی میز کرد. باباب آنقدر بلند و آنقدر شرم فریاد زد که حتی همسرش او را در دفتر سکس پسر خواهر بعدی شنید.