پیرمرد داستان گایش مادر بزرگ شکم دار در حال پیچیدن یک دختر جوان است
پیرمردی با گلدان زیبا با زیبایی فرفری سبک خود صحبت کرد. او جلوی او روی صندلی نشست و با خوشحالی به پیرمردی درباره خودش و ماجراهای جنسی اش گفت. مرد هیجان زده می شود و از زیبایی می خواهد که یک مایع آبدار خوب به او بدهد. او مهم نیست که با پیرمردی به هم ریخته و بلافاصله از او یک عضله قوی خوب به شما می دهد. پس از از بین بردن او ، او را به سرطان خم کرد و شروع به خشک کردن او در کلاه مرطوب و مرطوب کرد ، و با لذت ناله کرد. داستان گایش مادر