عزیزم داستان گایش مادر با جوراب سیاه و سفید نوازش پله روی پله ها
دانشجویی زیبا پس از یک روز سخت در دانشگاه به خانه باز می گردد و با درک اینکه پدر و مادرش به جایی رفته اند ، تصمیم می گیرد درگیر نارضایتی شود. او حتی به اتاق خود نرفت ، سپس روی پله ها نشست و شروع به نوازش کردن قلاب گرم کرد. کودک در جوراب های سیاه نوک انگشتان خود را با انگشتان دست روی داستان گایش مادر پله ها نوازش می دهد ، به تدریج سرعت دستی را برای افزایش سریع تر افزایش می دهد.